زندگی نامه امام علی ، بیوگرافی امام علی ، القاب امام علی ، کنیه های امام علی ، نحوه ولادت امام علی ، نحوه شهادت امام علی ، قدرت امام علی ، جنگ های امام علی ، همسران امام علی ، فرزندان امام علی
حضرت علی ( ع ) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دوفرزند هاشم اند
پدر امام علی(ع)، ابوطالب مردی سخاوتمند، عدالتمدار، مورد احترام قبایل عرب، عمو و حامی پیامبر(ص) و از شخصیتهای بزرگ قریش بود. او پس از سالها حمایت از رسول خدا(ص)، در سال دهم بعثت، با ایمان از دنیا رفت.
مادرش، فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف است.
برادران وی طالب، عقیل، جعفر و خواهرانش هند یا ام هانی، جمانه، ریطه یا ام طالب و اسماء بودند.
کنیهها:
ابوالحسن، ابوالحسین، ابوالسبطین، ابوالریحانتین، ابوتراب و ابوالائمه
القاب :
امیرالمؤمنین، یعسوب الدین والمسلمین، مبیر الشرک والمشرکین، قاتل الناکثین والقاسطین والمارقین، مولی المؤمنین، شبیه هارون، حیدر، مرتضی، نفس الرسول، أخو الرسول، زوج البتول، سیف اللّه المسلول، امیر البرره، قاتل الفجره، قسیم الجنّه والنار، صاحب اللواء، سید العرب، کشّاف الکرب، الصدّیق الأکبر، ذوالقرنین، هادی، فاروق، داعی، شاهد، باب المدینه، والی، وصی، قاضی دین رسول اللّه، منجز وعده، النبأ العظیم، الصراط المستقیم والأنزع البطین.
ولادت امام علی(ع):
امام علی(ع) در روز جمعه ۱۳ رجب در سال ۳۰ عام الفیل در مکه درون کعبه متولد شد.
ولادت وی در کعبه را عالمان شیعه از جمله سید رضی، شیخ مفید، قطب راوندی، ابن شهرآشوب و بسیاری از اهل تسنن مانند حاکم نیشابوری، حافظ گنجی شافعی، ابن جوزی حنفی، ابن صباغ مالکی، حلبی و مسعودی مورد تواتر میدانند.
ولادت آن حضرت (ع) به شکل عجیب و بی سابقه اى، در درون خانه کعبه به وقوع پیوست. رخداد و معجزه بس عظیمی که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است.
فاطمه بنت اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و گفت: «خداوندا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم ابراهیم، سازنده این خانه ایمان راسخ دارم. پروردگارا! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت و به حق کودکی که در رحم من است، تولد این کودک را بر من آسان فرما.»
لحظهای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد.
فاطمه بنت اسد وارد خانه کعبه شد و دیوار به هم پیوست. فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان گیتی میهمان خدا بود و نوزاد مبارک خویش را در سیزدهم رجب سال سی ام عام الفیل به دنیا آورد. سپس همان شکاف دیوار کعبه دوباره گشوده شد و فاطمه بنت اسد به همراه مولود عزیز و ارجمندش بیرون آمد و گفت: «پیامی از غیب شنیدم که نامش را علی بگذار.»
آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه نهاد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و بشارت ولادت علی (ع) را داد. همه خانواده که در پیشاپیش آنها حضرت محمد مصطفی (ص) قرار داشتند، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند. حضرت محمد (ص)، نوزاد را در بغل گرفت و زبان خویش را در دهان او قرار داد و اذان و اقامه در گوش مبارک ایشان خواند.
حضرت امام علی (ع) تا سه سالگی را نزد پدر و مادر خویش به سر برد و بسیار مورد تکریم و احترام آنان بود، زیرا جدای از فرزندى که محبوب والدین خویش بود، کمالات آن حضرت (ع) از قبیل سخن گفتن در شکم مادر، باز شدن دیوار کعبه به احترام وى و تولد در خانه خدا، سلام به پدر و مادر و تمام انبیای الهى و بویژه به رسول خدا (ص)، تلاوت قرآن و سایر کتابهاى آسمانى در حضور پیامبر اسلام (ص) و دیگر موارد، موقعیت امیرالمؤمنین (ع) را در میان مردم و به ویژه خانواده اش چندین برابر نموده بود؛ لذا پدر بزرگوارش ابوطالب، شتران زیادی را قربانی و در میهمانى تولد مولود کعبه، همه مردم را به ولیمه دعوت نمود (به این صورت که اوّل، هفت بار خانه خدا را طواف نمایند و آن گاه داخل خانه ابوطالب شوند).
شهادت وی، در اثر ضربت شمشیری بود که در سحرگاه روز ۱۹ رمضان سال ۴۰ق. توسط یکی از خوارج در مسجد کوفه بر سر وی وارد شد، و در ۲۱ همان ماه به شهادت رسید و مخفیانه دفن شد.
دوران کودکی مولود کعبه
دوران کودکی:
هنگام ۶ سالگی علی(ع)، در مکه قحطی شد. ابوطالب، مرد عیالمندی بود و اداره هزینه یک خانواده پرجمعیت در سال قحطی مشکل بود. از این رو، حضرت محمد(ص) به عمویش عباس پیشنهاد داد که به ابوطالب در این امر کمک کند. بدین علت، عباس، جعفر را، و حضرت محمد(ص) علی(ع) را به خانه خود برد.امام علی(ع) از این دوره چنین یاد میکند:
«آنگاه که کودک بودم، پیامبر(ص) مرا در کنار خود نهاد و بر سینه خویشم جا داد، و مرا در بستر خود میخوابانید، چنانکه تنم را به تن خویش میسود و بوی خوشِ خویش را به من میبویانید. وگاه بود که چیزی را میجَوید، سپس آن را به من میخورانید. از من دروغی نشنید، و خطایی در کردار ندید.»
على (ع) از نظر تربیت خانوادگى فوق العاده بالا و چشمگیر بود. هر چند پدر گرامی ایشان ابوطالب (یکی از ۱۰ فرزند عبدالمطلب) نیز از بزرگان و رئیس قبائل مکه، رئیس قبیله بنی هاشم، متصدى امور کعبه و یکی از شخصیتهای نقش آفرین صدر اسلام بود و در میان مردم موقعیت بى نظیرى داشت.
ابوطالب (ع) پس از وفات عبدالمطلب، سرپرستی پیامبر اکرم (ص) را بر عهده گرفت و پس از بعثت و آغاز رسالت رسول خدا (ص)، قویترین حامى و یاور آن حضرت (ص) در برابر دشمنان و بداندیشان محسوب میشد و سراسر وجودش، سرشار از بخشش، مهربانی و فداکاری در راه آیین توحیدی بود و در راه هدف مقدس حضرت خاتم الانبیاء (ص) که همان گسترش آیین یکتاپرستی بود، با تمام وجود جانبازی و فداکاری کرد و گفت: «تا جان دارم، از محمد (ص) دفاع میکنم.»
مادر ارجمندش فاطمه بنت اسد هم از زنان پاکدامن و اسوه حقیقت و ایمان به شمار مى آمد و نخستین زن از زنان عالم میباشند که پس از حضرت خدیجه کبرى (س) به رسول خدا (ص) ایمان آورد.
از آنجا که خداوند متعال میخواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید، پیامبر اکرم (ص) وی را از بدو تولد، تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد. پس از چند سال و در سن شش سالگی امام علی (ع)، بر اثر قحطی و خشکسالی عجیبی که در مکه اتفاق افتاد، ابوطالب پدر گرامی امام علی (ع) و عموی پیامبر اسلام (ص)، با تأمین هزینه سنگین زندگی چند فرزند روبرو شد و پیامبر اسلام (ص) با مشورت عموی خود ـ عباس ـ توافق کردند که هر یک از آنان فرزندی از فرزندان ابوطالب را نزد خود ببرند تا گشایشی در کار ابوطالب باشد. بر این اساس عباس، جعفر را و پیامبر (ص) هم علی (ع) را به خانه خود بردند و از آن پس حضرت علی (ع) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر (ص) منتقل و به طور کامل در کنار ایشان و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت (ص) درآمد و آن چنان با پیامبر (ص) همراه بود که حتی هر گاه پیامبر (ص) از شهر خارج میشد یا به کوه و بیابان هم میرفت، او را همراه خود میبرد.
اوصاف جسمی:
درباره چهره و اوصاف جسمانی علی(ع) در منابع مختلف سخن بسیار رفته است. بنابر برخی منابع، پیامبر اکرم(ص) او را با لقب «بطین» خوانده و همین باعث شده است تا این گمان پدید آید که امام علی(ع) به لحاظ جسمانی، چاق بوده است ولی به نقل برخی منابع منظور از «بطین» در اینجا عبارت از «البطین من العلم»(فربه از دانش) است.قرائن دیگری نیز در کار است که این تفسیر را تایید میکنند از جمله برخی زیارتنامهها که علی(ع) را به صفت «بطین» ستودهاند.
گفتهاند که او مردی میانه بالا بود؛ با چشمانی سیاه و گشاده داشت. در نگاهش عطوفت و مهربانی موج میزد. ابروانش کشیده و پیوسته بود. صورتی زیبا داشت و از نیکومنظرترین مردم به شمار میآمد. رنگ صورتش گندمگون بود. چهرهای گشاده و بشاش داشت. گردنش از سپیدی به درخشش ابریقی نقرهای مانند بود. ریشی انبوه داشت و بالای آن زیبا مینمود. شانههایش همچون شانههای شیری ژیان، فراخ بود. وی انگشتانی باریک و ساعد و دستی نیرومند داشت. چنان قوی بود که اگر دست کسی را میگرفت، بر او مستولی میشد و طرف مقابل قدرت نفس کشیدن را از دست میداد. شکمی بزرگ و پشتی قوی داشت. سینه وی فراخ و پرمو بود و سر استخوانهای او که در مفصل با یکدیگر جفت شده بودند، بزرگ مینمود. عضلاتی پر پیچ و تاب و ساقهایی کشیده و باریک داشت. بزرگی عضله دست و پای او موزون بود و هنگام راه رفتن اندکی به جلو متمایل میشد.
ابن قتیبه میگوید: وی با هیچ کسی مبارزه نکرد؛ مگر اینکه او را زمین زد.
نیروی بدنی:
ابن ابی الحدید میگوید: توانایی جسمی امام، ضرب المثل شده است. او بود که در قلعه خیبر را کند، در حالی که جمعی میخواستند آن را برگردانند ولی نتوانستند؛ او بود که بت هبل را -که بت بزرگی بود- از بالای کعبه به زمین انداخت و او بود که سنگ بزرگی را در روزهای خلافتش با دست خویش از جا کند و از زیر آن آب جوشید، در حالی که لشکریان همگی از این کار ناتوان بودند.
همسران و فرزندان:
فاطمه(س): نخستین همسر امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) بود. پیش از علی(ع) افرادی مانند ابوبکر و عمر بن خطاب و عبدالرحمن بن عوف آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر(ص) اعلام کرده بودند که پیامبر(ص) فرموده بود درباره ازدواج زهرا (س) منتظر وحی الهی است.
حضرت علی علیه السلام بنا بر سفارش حضرت فاطمه زهرا علیها السلام بعد از شهادت ایشان با امامه بنت ابی العاص، خواهر زاده حضرت زهرا سلام الله علیها، ازدواج نمود.(امامه دختر زینب بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و پدرش ابوالعاص بود که در زمان جاهلیت با زینب ازدواج نموده و بعد از اسلام دو سال بعد از هجرت، پیامبر اکرم، بدون عقد مجدد او را به ابوالعاص بر گرداند.) بنابراین حضرت امیر علیه السلام دختر عثمان را به عقد خود در نیاورده است.
در تعداد زنان و فرزندان حضرت امیر علیه السلام، اختلاف می باشد. ما آن چه رأی مشهورتر است را در این جا می آوریم:
۱٫ امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، حضرت زینب کبری و حضرت زینب صغری(ام کلثوم) و محسن شهید از حضرت فاطمه زهرا که تا حضرت فاطمه(س) زنده بود حضرت علی علیه السلام جز ایشان همسری را اختیار ننمود.
۲٫ محمد که کینه اش ابوالقاسم بوده است و معروف به ابن حنفیه مادرش خوله حنفیه می باشد.
۳٫ محمد اصغر که کینه اش ابوبکر بوده و عبدالله. این دو در کربلا شهید شدند. مادرشان لیلی بنت مسعود نهشلیه بوده است.
۴٫ عباس، جعفر، عبدالله، عثمان از ام البنین کلابی که همه در کربلا شهید شدند.
۵٫ یحیی و (بنا بر بر قولی محمد اصغر) از اسماء بنت عمیس.
۶٫ عمر و رقیه که دو قلو بودند و مادر آنان ام حبیب صهبا بنت ربیعه تغلبیه بوده و ۸۵ سال عمر کرده است.
۷٫ ام الحسن و رمله کبری و ام کلثوم صغری که مادر آنان ام سعد بنت عروه بن مسعود ثقفی می باشد.
۸٫ دختر کوچکی از امام که در همان کودکی فوت کرد و مادرش مخبأه الکلبیه بوده است.
۹٫ لازم به تذکر است که زنان حضرت امیر علیه السلام، غیر از فاطمه زهرا چهار تن بوده اند: امامه، اسماء بنت عمیس، لیلی التمیمی و ام البنین. بقیه همسران آن جناب ام ولد می باشند. (ام ولد همان کنیز است که از شوهر خود بچه دار می شود و بعد از بچه دار شدن از شوهر خود دیگر قابل خرید و فروش و… نیست)
حضرت علی علیه السلام اولین ایمان آورنده به پیامبر
اولین مرد مسلمان و یار پیامبر (ص)
از فضایل ویژه حضرت امام علی (ع)، سبقت ایشان در کارهای خیر است که آن بزرگوار، نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر گرامی اسلام (ص) میباشد.
پس از نخستین وحی الهی و بعثت حضرت محمد بن عبدالله (ص) در غار حرا، وقتی که آن حضرت (ص) از غار حرا رهسپار شهر و خانه خود شد، شرح حال را فرمود: و علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و مجری طرحها و یار همراه و دلسوز پیامبر اکرم (ص) در دعوت و مأموریت الهی ایشان بود.
پس از سه سال دعوت مخفیانه ایشان به اسلام نیز سرانجام پیک وحی فرا رسید و فرمان دعوت همگانی داده شد و باز در مجلس ضیافتی که پیغمبر بزرگ اسلام (ص) برای آشنا کردن و دعوت خویشاوندان نزدیک خود به دین اسلام ترتیب داد، از حاضران سؤال فرمود که: «چه کسی از شما مرا در این راه کمک میکند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد؟»، فقط علی (ع) تنها کسی بود که از جای خود بلند شد و پاسخ داد: «ای پیامبر خدا! من تو را در این راه یاری میکنم.»، پیامبر (ص) بعد از سه بار تکرار سؤال و شنیدن همان جواب، فرمود: «ای خویشاوندان و بستگان من! بدانید که علی (ع) برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست.»
یوم الدار و تعیین حضرت علی علیه السلام به جانشینی پیامبر:
لیله المبیت:
حضرت علی علیه السلام در جنگ ها و غزوات صدر اسلام:
ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها:
تعیین حضرت علی علیه السلام به جانشینی پیامبر در روز غدیر:
امام علی علیه السلام و فتح قلعه خیبر و قتل مرحب
دژهای هفتگانه خیبر نامهای مختلفی داشتند: ناعم، قموص، کتیبه، نسطاه، شق، وطیح و سلالم.
هنگامی که حضرت علی علیه السلام از سوی پیامبر مأمور شد که دژهای وطیح و سلالم را بگشاید ، زره محکمی بر تن کرد و شمشیر مخصوص خود ذوالفقار را حمایل فرمود. سپس با شهامت به سوی دژ حرکت کرد و پرچم اسلام را که پیامبر به دست او داده بود در نزدیکی خیبر بر زمین نصب فرمود.
در این لحظه در خیبر باز شد و دلاوران یهود از آن بیرون ریختند. نخست برادر مرحب که « حارث » نام داشت جلو آمد. نعره او چنان مهیب بود که سربازانی که پشت سر امام بودند بی اختیار عقب رفتند، ولی امام مانند کوه پا بر جای ماند. لحظه ای نگذشت که جسد حارث به روی خاک افتاد و جان سپرد.
مرگ برادر، مرحب را سخت غمگین و متأثر کرد. او برای گرفتن انتقام برادر در حالی که زره یمانی بر تن و کلاهی که از سنگ مخصوص تراشیده بود بر سر داشت جلو آمد و به رسم قهرمانان عرب با خواندن اشعاری چنین گفت:
در و دیوار خیبر گواهی می دهد که من مرحبم؛ قهرمانی کارآزموده و مجهز با سلاح جنگی. اگر روزگار پیروز است من نیز پیروزم. قهرمانانی که در صحنه های جنگ با من روبرو می شوند، با خون خویشتن رنگین می گردند.
امام علی علیه السلام نیز با خواندن اشعاری خود را چنین معرفی کرد:
من همان کسی هستم که مادرم مرا حیدر خوانده. مرد دلاور و شیر بیشه ها هستم. بازوان قوی و گردن نیرومند دارم. در میدان نبرد مانند شیر بیشه ها صاحب منظری مهیب هستم .
رجزهای دو قهرمان پایان یافت.
صدای ضربات شمشیر و نیزه های دو قهرمان اسلام و یهود، وحشت عجیبی در دل ناظرات پدید آورد. ناگهان شمشیر برنده و کوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و کلاهخود و سنگ و سر را دو نیم ساخت. این ضربت آنچنان سهمگین بود که برخی از دلاوران یهود که پشت سر مرحب ایستاده بودند پا به فرار نهاده، به دژ پناهنده شدند.
علی علیه السلام یهودیان فراری را تا در حصار تعقیب کرد. در این کشمکش یک نفر از جنگجویان یهود با شمشیر بر سر علی زد و سپر از دست وی افتاد. علی علیه السلام فورا به سوی در دژ گردید و آنرا از جای خود کند و تا پایان کارزار به جای سپر به کار برد.
پس از آنکه آن را بر زمین افکند، هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام سعی کردند آن در را از این رو به آن رو کنند ولی نتوانستند. در حصار از سنگ و طول آن دو متر و پهنای آن یک متر بود.
امام ماجرای کندن در خیبر را چنین نقل می کند:
من در خیبر را از جا کندم و به جای سپر از آن استفاده کردم. پس از پایان نبرد آن را به عنوان پل به روی خندقی که یهودیان کنده بودند قرار دادم. سپس آن را میان خندق پرتاب کردم.
مردی پرسید:«سنگینی اش چقدر بود؟!»
گفتم:«به اندازه سنگینی سپر خودم. من آن در را با نیروی بشری از جا نکندم، بلکه در پرتو نیروی خداداد، و با ایمانی راسخ به روز بازپسین چنین کردم.»
مشاهده فیلم جدید امام علی (ع) ۱۳۹۸
سقیفه و غصب خلافت پیامبر:
الف) عمر دومین غاصب خلافت:
ب) عثمان غاصب سوم:
فعالیت های امام علیه السلام در دوران غاصبان خلافت:
- فعالیت های امام علیه السلام در این دوره در امور زیر خلاصه می شد:
- عبادت خدا آن هم به صورتی که در شأن شخصیتی مانند حضرت علی علیه السلام بود؛ تا آن جا که امام سجاد علیه السلام عبادت و تهجد شگفت انگیز خود را در برابر عبادت های جد بزرگوار خود ناچیز می دانست.
- تفسیر قرآن و حل مشکلات آیات و تربیت شاگردانی مانند ابن عباس.
- پاسخ به پرسش های دانشمندان ملل و نحل دیگر، بالاخص یهودیان و مسیحیان که پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله برای تحقیق درباره ی اسلام رهسپار مدینه می شدند و سؤالاتی مطرح می کردند که پاسخگویی جز حضرت علی علیه السلام، پیدا نمی کردند. اگر این خلا به وسیله ی امام علیه السلام پر نمی شد جامعه ی اسلامی دچار سرشکستگی شدیدی می شد.
- بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت و در مورد آن ها نصی در قرآن مجید و حدیثی از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در دست نبود. قسمتی از داوری های امام علیه السلام و استفاده های ابتکاری و جالب وی از آیات در کتاب های حدیث و تاریخ منعکس است.
- تربیت و پرورش گروهی که ضمیر پاک و روح آماده ای برای سیر و سلوک داشتند، تا در پرتو رهبری و تصرف معنوی امام علیه السلام بتوانند قله های کمالات معنوی را فتح کنند و آن چه را که با دیده ی ظاهر نمی توان دید با دیده ی دل و چشم باطنی ببینند.
- کار و کوشش برای تأمین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان؛ تا آن جا که امام علیه السلام با دست خود باغ احداث می کرد و قنات استخراج می نمود و سپس آن ها را در راه خدا وقف می کرد.
- هنگامی که دستگاه خلافت در مسائل سیاسی و پاره ای از مشکلات با بن بست روبرو می شد، امام علیه السلام یگانه مشاور مورد اعتماد بود که با واقع بینی خاصی مشکلات را از سر راه آنان برمی داشت و مسیر کار را معین می کرد. برخی از این مشاوره ها در نهج البلاغه و در کتاب های تاریخ نقل شده است. ما در این جا فهرست وار نمونه ای از آن ها را نقل می کنیم:
الف) در دوران ابوبکر:
- جنگ با رومیان.
- مناظره با دانشمندان بزرگ یهود.
- پاسخ قانع کننده به دانشمند مسیحی.
- داوری حضرت علی درباره یک مرد شرابخوار.
ب) در دوران عمر:
- مشورت در فتح ایران.
- مشورت در فتح بیت المقدس.
- تعیین مبدأ تاریخ اسلام.
دوران خلافت امام علی علیه السلام:
- تعطیل حدود الهی.
- تقسیم بیت المال در میان بنی امیه.
- تأسیس حکومت اموی و نصب افراد غیرشایسته به مناصب اسلامی.
- ایذاء و ضرب گروهی از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله که از خلیفه و اطرافیان او انتقاد می کردند.
- تبعید تعدادی از صحابه که خلیفه حضور آنان را مزاحم افکار و آمال و برنامه های خود می دید، مردم بر وی شوریدند و او را به قتل رساندند.
نهایتاً پس از کشته شدن خلیفه سوم در ذی الحجه سال ۳۵ هجری قمری در مدینه (یعنی در سن ۵۸ سالگی امام علی (ع))، مردم با آن حضرت (ع) بیعت کردند و ایشان را به خلافت ظاهری برگزیدند.
آن حضرت (ع) در مدت حکومت خود (به مدت ۴ سال و ۹ ماه)، سیرت پیامبر اکرم (ص) را عملی و به اجرای عدالت و اصول اسلامی پرداخت که برخی از صحابه و سودجویان که از رفتار و منش الهی و عادلانه آن حضرت (ع) متضرر میشدند (و پیشاپیش آنها هم عایشه، طلحه، زبیر و معاویه بودند.) به بهانههای مختلف و از جمله خون خواهی خلیفه سوم، سر به مخالفت برافراشته و بنای شورش و آشوبگری گذاشتند.
بیشتر مساعی آن حضرت (ع) در زمان خلافت بر مسلمین به عنوان حکومت عدل الهی، صرف رفع اختلافات داخلی شد و در این زمان، جنگهای فراوانی از جمله صفین، جمل و نهروان (که هر یک پیامدهای خاصی به دنبال داشت) رخ داد. آن حضرت برای خوابانیدن فتنه در نزدیکی بصره، جنگی با عایشه و طلحه و زبیر نمود که به جنگ جمل معروف است. جنگی هم با معاویه، به مدت یک سال و نیم در مرز عراق و شام کرد که به جنگ صفین و نیز جنگی با خوارج در نهروان نمود که به جنگ نهروان معروف میباشد.
به دنبال توطئهها و تحرکات پیمان شکنان در جنوب عراق و وقوع جنگ جمل و پیروزی سپاه امیرالمؤمنین امام علی (ع) و بازگشت بصره به آغوش حکومت اسلامی، امام (ع) در بازگشت از بصره و پس از مشورت با یاران، راه کوفه را برگزید و در روز دوشنبه ۱۲ رجب سال ۳۶ هجری قمری و پس از حدود ۸ ماه از آغاز خلافت و حکومت خود، به همراه لشکریان و گروهی از مردم بصره به کوفه وارد شد و این شهر را به جای مدینه، به عنوان مرکز حکومت اسلامی انتخاب کرد و تا پایان عمر مبارکشان در کوفه ماندند.
یکی از دلایل انتقل مرکز خلافت اسلامی از مدینه به کوفه، وجود یاران و جان نثاران زیادی در کوفه و حوالی آن برای یاری دین خدا و دیگر دلیل این موضوع، موقعیت کشور عراق، نزدیکی به شام و ضرورت قطع ریشههای فساد و فتنه علیه حکومت اسلامی از سوی بنی امیه و معاویه بود.
ایشان پس از ورود به کوفه به مسجد رفت و پس از نماز، خطبهای ایراد کرد و از آن پس با فرستادن استانداران به سوی محلهای مأموریتشان، به تنظیم و اداره امور حکومت پرداخت.
بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج، برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی، برک بن عبدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در یکی از شبها گرد هم آمده و اوضاع آن روز و خونریزیها و جنگهای داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزی و برادرکشی حضرت علی (ع) و معاویه و عمروعاص هستند و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست.
سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر شود. ابن ملجم ملعون متعهد قتل امام علی (ع) شد. برک بن عبدالله تنها توانست معاویه را از ناحیه ران زخمی کند که پس از مدتی درمان شد و بهبود یافت. عمرو بن بکر نیز قاضی شهر را که آن روز به سبب بیماری عمروعاص به جای او اقامه جماعت میکرد، به قتل رساند. اما در این میان فقط ابن ملجم ملعون نقشه خود را با موفقیت اجرا کرد.
ابن ملجم پس از گذشت زمانی کوتاه، در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری و در مسجد کوفه، با ضربه شمشیر زهرآلودی، فرق مبارک حضرت امام علی (ع) را در حالی که در محراب عبادت در سجده بودند شکافت، خون از سرش جاری و محاسنش به خون رنگین شد و در این حال فرمودند: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه» (به خدای کعبه، رستگار شدم.)، سپس آیه ۵۵ سوره مبارکه طه را تلاوت فرمودند: «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْرى» (شما را از خاک آفریدیم و به آن بازتان میگردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان میآوریم.)، مردم به سوی ابن ملجم دویدند، ولی هر کس به او نزدیک میشد، ابن ملجم با شمشیر خود او را میزد. سرانجام قُثَم بن عباس بن عبدالمطلب پسر عموی پیامبر (ص) پیش رفت و او را به زمین کوبید. امام حسین (ع) به اتفاق بنی هاشم، بدن مجروح پدر بزرگوار را بر روی گلیمی، به خانه منتقل کردند.
امیرالمؤمنین (ع) به ابن ملجم اشاره کردند و فرمودند: «اگر من از دنیا رفتم، او را بکشید، همان طور که مرا کشته و اگر سالم ماندم، خودم درباره او تصمیم میگیرم.»
قدری شیر برای امام علی (ع) آوردند. امام (ع) کمی از آن نوشیدند و فرمودند: «به زندانی خود نیز از این شیر بدهید و او را اذیت نکنید.»
پزشکان کوفه و از جمله اثیر بن عمرو که از همه ماهرتر بود، به بالین ایشان گرد آمدند. اثیر وقتی زخم سر مبارک امام (ع) را دید، پس از معاینهای گفت: «یا علی (ع)! وصیتهای خود را بکن، زیرا شمشیر زهرآلود به مغزت رسیده و معالجه مؤثر نیست.»
و بدین ترتیب امام مظلوم شیعیان، امام متقین و پیشوای آزادگان (ع) در شب بیست و یکم همان ماه و در سن ۶۳ سالگی، پس از سال ها خدمت به دین خدا، مردم و برای سعادت بشریت و تحمل مظلومانه رنج ها، مصائب، بیمهریها و پیمانشکنیها، به فیض شهادت رسیدند.
حضرت امام علی (ع) در واپسین لحظات زندگی نیز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنین وصیت فرمودند: «شما را به پرهیزکاری و به نظم در کارها سفارش میکنم و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید. یتیمان را فراموش نکنید، حقوق همسایگان را مراعات کنید. قرآن را برنامه عملی خود قرار دهید. نماز را بسیار گرامی بدارید که ستون دین شماست.»
غسل و تکفین امام علی (ع) بر اساس سفارش آن حضرت (ع) توسط دو فرزند گرامیشان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) انجام شد. سپس جنازه مطهر آن حضرت (ع) را به سوی سرزمین «غری» (نجف اشرف) بردند و در آنجا ـ در کنار مرقد حضرت آدم (ع) و حضرت نوح (ع) از انبیای الهی ـ دفن و بر اساس وصیت خود آن حضرت (ع)، قبر شریفشان را پنهان فرمودند.
مرقد مطهر امام علی (ع) همچنان مخفی بود، تا اینکه با از میان رفتن بنی امیه و رفع خطر خوارج در زمان بنی عباس، توسط حضرت امام جعفر صادق (ع) به شیعیان شناسانده شد.
مضجع شریف و نورانی مولای متقیان (ع) در نجف اشرف هم اکنون مطاف فرشتگان و آسمانیان و زیارتگاه شیعیان و ارادتمندان آن حضرت (ع) میباشد.
عبادت و راز و نیاز شایسته به درگاه الهی، تفسیر قرآن کریم و حل مسائل دینی، پاسخ به پرسشهای دانشمندان ملل و شهرهای دیگر، بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور در اسلام، تربیت و پرورش گروهی پاک ضمیر با روح آماده برای سیر و سلوک، سرکشی، دلجویی و یاری یتیمان، ستمدیدگان و مظلومان، کار و کوشش برای تأمین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان تا آنجا که با دست خویش باغ احداث میکرد و قنات و چاه آب حفر مینمود و سپس آنها را در راه خدا وقف میفرمود، از جمله برنامههای حضرت امام علی (ع) در زمان غصب خلافت آن امام همام (ع) و پس از آن بود.
نهج البلاغه امام علی (ع)
کتاب نفیس، ارزشمند و مقدس «نهج البلاغه» شامل مجموعهای از سخنان زیبای امیر کلام حضرت امام علی (ع) و برگزیدهای از خطبه ها، نامهها و سخنان کوتاه و حکمت آمیز آن حضرت (ع) به عنوان یکی از نیازهای اساسی جامعه اسلامی در تمام اعصار میباشد.
مطالب مرتبط |
زندگی نامه امام علی (ع) |
پیامک و بنر تبریک ولادت امام علی (ع) سال ۹۸ |
مولودی و موسیقی بمناسبت میلاد امام علی (ع) سال ۹۸ |
فیلم سینمایی جدید امام علی (ع) |